
قاتلان سریالی پایتخت باز هم پای میز محاکمه
پیامک میآمد که من عتیقه پیدا کردهام و اگر کمک کنی آن را بفروشم نیمی از گنج را به تو میبخشم. از نظر خیلیها این پیامک بچگانه بود و نیم نگاهی به آن میانداختند و پاکش میکردند. بعضیها هم وسوسه میشدند که بفهمند ماجرا از چه قرار است. اما کسانی که طعمه باند تبهکار گنجیابهای قلابی میشدند، بیشتر از آشنایی از طریق پیامک اعضای باند را میشناختند و همین باعث میشد به آنها اعتماد کنند. مقداری پول در جیب بگذارند و به امید یافتن گنجی گرانقیمت سر قرار با اعضای باند میرفتند. اما نه خبری از گنج بود و نه از عتیقه. اعضای باند به محض اینکه چشمشان به پول میافتاد، اقدام به قتل صاحب مال میکردند و پول را میدزدیدند و به چاک میزدند. بعد از کشتن سومین نفر به دام ماموران پلیس افتادند. متهمان در دادگاه اتهام خود را گردن همدیگر انداختند و به قسامه محکوم شدند اما رأی صادرشده از سوی دیوانعالی کشور نقض شد و متهمان بار دیگر محاکمه خواهند شد.